صفحه 6--31 خرداد 89
پنجه در پنجه خشم
يکي از مهارت?هاي لازم براي ارتقاي کيفيت زندگي، مهارت مهار خشم است. شما چقدر از اين مهارت برخورداريد؟
خشم و عصبانيت يکي از احساسات و هيجانات بشري و راهي است براي نشان دادن حالت ناخوشايند دروني نسبت به پديده رنج آور و منفي بيروني، بنابراين از بين بردن اين احساس و هيجان هدف ما نيست بلکه هدف، تعديل آن است.
در قدم اول بايد نشانه هاي معمول خشم را بشناسيم، اعم از کلامي و غيرکلامي.
غير کلامي ها شامل حالات صورت (مانند اخم، چين دادن پيشاني)، حالت نگاه (چشم غره رفتن، نگاه نکردن به صورت فرد مقابل) و حرکات بدني (پرتاب اشيا، مشت کردن دست ها و هل دادن) است و نشانه هاي کلامي، استفاده از کلمات غيرمودبانه، تمسخر، توهين و بي احترامي است. همچنين حالات مرتبط با کلام بيانگر خشم شامل بلند صحبت کردن، جيغ زدن، سکوت و قهر کردن است و اما بعد...
مداخله در زيست شناسي خشم
دانستن زيست شناسي و علايم جسماني خشم در به کار بردن روش هايي براي تعديل اين واکنش ها مفيد است. به طور مثال، اغلب افراد هنگام عصبانيت به تندي نفس مي کشند که با عميق و آهسته کردن تنفس مي توان حالت خشم را به حالت هيجان آرام تري تبديل کرد. با شل کردن عضلات منقبض مي توان از شدت احساس نامطلوب کاست و اساس اثربخشي تمرينات آرام سازي
نيز همين است.
بيان و انتقال احساس
افراد احساسات خود را به روش هاي گوناگوني بيان و به ديگران منتقل مي کنند. برخي خشم خود را به صورت انفجاري بيرون مي ريزند، در حالي که از انتقال تمام جنبه هاي احساس دروني شان ناتوان هستند. خيلي مهم است که فرد احساس خود را بشناسد، موقعيت به وجود آورنده آن را بداند و علت خشم را تشخيص بدهد. اين سه نکته کمک مي?کند تا فرد بفهمد در وراي احساس و هيجان خشم آلودش، احساسات و افکار پنهان شده ديگري نيز وجود دارد مانند احساس مورد تمسخر واقع شدن، تحقير و طرد.
با شناسايي موقعيت به وجود آورنده احساس خشم، فرد مي تواند قسمت هاي متعدد يک رويداد را از هم جدا کند و از بين حوادث و مسايلي که پيش آمده، دريابد که کدام قسمت واقعاً وي را عصباني کرده است. درک اين نکات، اولين گام?ها براي مهار خشم است. پس مي توان به کودکان آموخت که طبق فرمول زير موقعيت و حس پيش آمده را بيان کنند: «من احساس مي کنم... موقعي که... به دليل اينکه...» به عنوان مثال:
-(من احساس مي کنم) خيلي عصباني هستم. (موقعي که) در حال مطالعه هستم و او صداي تلويزيون را بلند مي کند. (به دليل اينکه) اصلاً براي من ارزش قايل نمي شود» و بعد نتيجه بگيرد که:
- (من مي خواهم) وقتي در حال مطالعه هستم، صداي تلويزيون بلند نباشد.
با بيان صريح، ساده و مودبانه خواسته، به جاي روش هاي غيرمستقيم و غيرکارآمد، مي توان از ضررهاي اين روش هاي نامناسب پيشگيري کرد.
مهارت حل مساله
مهارت حل مسئله مي تواند به عنوان ابزاري جهت پيشگيري از ايجاد خشم در روابط بين فردي کارآمد باشد. مراحل کلي حل يک مساله در روابط بين فردي به اين ترتيب است:
1) توقف کن: هيچ کاري انجام نده و هر کاري که مي کردي، متوقف کن.
2) گوش کن: به راه حل هاي پيشنهادي و به صحبت هاي ديگري گوش کن.
3) فکر کن: ببين آيا راه هاي ديگران براي حل اين مشکل وجود دارد؟
4) انتخاب کن: فکري را انتخاب کن که روي آن توافق وجود دارد.
کمک کردن به بچه ها براي طي مراحل حل مساله به طور مکرر، باعث مي شود تا در نهايت توانايي تشخيص مشکل و بعد ارايه راه حل هاي گوناگون براي حل آن را کسب کنند و چنانچه مشکلي در روابط آنها پيش آمد که به خشم و عصبانيت شان منجر شد، بتوانند براي حل آن از ميان راه هايي که به ذهن شان رسيده، بهترين راهي را که به نفع هر دوي آنهاست، انتخاب کنند.
تغيير محيط
گاهي هنگام عصبانيت و خشم بهتر است محيط را ترک کنيم تا بتوانيم دوباره آرامش خود را کسب کنيم. با بازنگري موقعيت هاي قبلي که به خشم شديد منجر شده مي توان قبل از رسيدن به نقطه انفجار خشم، آن را پيش بيني کرد و از موقعيت بروز خشم دوري جست. هر فرد با شناسايي مکان هايي
که برايش آرامش بخش است و رفتن به آن مکان ها، در هنگام خشم مي تواند کسب مجدد آرامش خود را تسريع و تسهيل کند. کودکان بايد بياموزند اگر در موقعيتي هستند که نمي توانند رفتار خود را مهار کنند و درگير احساس شديدي از خشم هستند، آن موقعيت را ترک کنند. بايد به آنها کمک کنيم تا مکان هاي خاصي را براي آرام شدن پيدا کنند، مکان هاي سالمي که فرد بتواند دوباره مهار خود را به دست آورد. والدين و مراقبان مي توانند از طريق تنظيم و تعديل محيط به احساس آرامش بچه ها کمک کنند. به بچه ها مي توان گفت وقتي عصباني هستند، از محيط دور شوند و پس از مدتي که آرام شدند، برگردند.
به شوخي گرفتن
شوخي پادزهري خوب براي خشم است. اگر در موقعيت هاي سخت و دشوار جنبه شوخي قضيه ديده شود، توانمندي ارزشمندي است که به آرام شدن سريع تر مي انجامد. پاسخ دادن به يک انفجار خشم به روشي آرام و با لبخندي مهربان اغلب کمک خواهد کرد تا خشم کمتر شود. در صورتي که کسي بتواند به خشم خود بخندد يا آن را به لطيفه تبديل کند، فضاي آرام زودتر برقرار مي شود. بايد در اين موارد به ياد داشت که شوخي و خنده باعث ايجاد سوء تفاهم در ديگران و ايجاد احساس مورد استهزا قرار گرفتن در آنها نشود، در اين صورت فضا خشم آگين تر مي شود. مي توان با پرسش از کودک عصباني که «آيا مي تواني چيز خنده داري درباره اين وضعيت بگويي» اين مهارت را در وي تقويت کرد. مي توان با نگاهي به مسايل خشم برانگيز گذشته در حالي که ديگر در خصوص آنها عصباني نيستيم، نکات خنده دار آن را
بيابيم.
رحمت بر کسي که...!
حالا که عبدلي و کل صفر مي خواهند در بخش مقاله نويسي جشنواره ي کم سوادان دانشمند شرکت کنند چرا ماي مش غلام فرهيخته بي سواد شرکت نکنيم؟ اين روزها روزهاي داغ مبارزات انتخاباتي براي تعيين جانشين رييس عليه الرحمه احتمالي است. پس ما هم بايد از دانش و بينش نداشته مان کمال استفاده را ببريم تا از غافله نافرهيخته گان عقب نمانيم. در کوچه ما يک قطعه زمين هست که ساخته نشده است و در آينده اي دور هم ساخته نخواهد شد. اين قطعه زمين از زمان خلقت کره زمين به همين صورت که هست باقي مانده است. فقط روز به روز بر ارتفاع اين قطعه زمين افزوده مي شود. حالا خدمتتان عرض خواهيم کرد. همسايه هاي محترم ما هر چيز به درد نخور و اضافه اي که توي خانه دارند زحمت مي کشند و آنها را در همين زمين خالي مي ريزند! خانه هاي
دو طرف تا حالا چندين بار و مکرر به همسايه هاي محترم تذکر داده اند، خواهش کرده اند و تمنا نموده اند که آشغال هايشان را در اين محل نريزند. حتي اين بيچاره ها مجبور شدند محترمانه روي ديوار بنويسند: رحمت بر کساني که اين محل را پاکيزه نگه مي دارند! متأسفانه فايده اي نکرد که نکرد. باز هم ماي مش غلام نيمه با فرهنگ وقتي از آنجا مي گذريم شاهد انواع و اقسام زباله در اين زمين هستيم البته ناگفته نماند کساني که اين کارها را مي کنند از عواقب آن آگاهي ندارند. اگر داشتند مسلماً زباله هاي خود را در آنجا نمي ريختند. حالا ماي روشنفکر تصميم گرفته ايم از دانش نداشته خود براي توجيه اين شهروندان استفاده کنيم. ما اين همه دانش و علم و بصيرت را مي خواهيم چکار؟ حضرت رسول اکرم(ص) فرموده اند زکات علم نشر آن است. ما هم مي خواهيم توشه اي
براي آخرت داشته باشيم. ما روزي از اين جهان خواهيم رفت. قبل از رفتن بايد دانش خود را به ديگران منتقل کنيم، تا دنيا دنيا بوده چنين بوده است. تصميم داريم به اميد خدا يک روز جمعه همه همسايه ها را در مدرسه محل جمع کنيم و به آنها در مورد خطرات و عواقب ريختن زباله در اين محل يادآوري کنيم! مي خواهيم بگوييم: همسايه هاي
محترم! فکر نکنيد با ريختن بعضي زباله هايتان
در اين زمين خود را از اين جهت راحت کرده ايد.
خير! دردسر خود را بيشتر مي کنيد. در اثر تجمع زباله و ماندن آنها در آنجا محلي براي تجمع انواع و اقسام حشرات بوجود مي آيد. ضمن اينکه گربه ها و سگها هم به آنجا سرازير خواهند شد. بعداز مدتي در اثر ماندن پس مانده هاي غذايي و گنديده شدن ضمن توليد اقسام ميکربها بوي تعفن در تمام کوچه مي پيچد. خصوصاً خانواده هايي که بچه کوچک دارند بيشتر اذيت خواهند شد. چون بچه ها ندانسته موقع بازي کردن در کوچه به اين قسمت مي روند و در چنين محيط آلوده اي مسلماً دست به اجسام آلوده و کثيف آنجا مي زنند و در معرض بيماري قرار خواهند گرفت. مي خواهيم بگوييم: شهروندان عزيز! ما مثل يک خانواده هستيم و بهتر است دست در دست هم بدهيم تا در وهله اول کوچه اي
تميز و پاکيزه داشته باشيم. بعد محله اي بدون آلودگي و نهايتاً شهري داشته باشيم مثل يک دسته گل که هر مسافري يا گردشگري وارد شهر ما شود بگويد احسنت! به به از اين شهر و باريکلا به مردمانش و دست مريزاد به مسوولانش. اين مهم فقط با دست مبارک همه ما شهروندان بدست
مي آيد. زباله هاي خود را که شامل پسماند تر و پسماند خشک است از هم جدا کنيم. هر کدام را در کيسه مخصوص خود بگذاريم. پسماند تر همان باقي مانده مواد غذايي و ميوه جات و سبزيجات است. پسماند خشک شامل کاغذهاي باطله و مقوا و خرده شيشه و پلاستيک هاي به درد نخور و بطريهاي نوشابه يک بار مصرف مي باشد. در اين مورد بهتر است براي داشتن شهري سالم با سازمانها و نهادهايي که در اين زمينه فعاليت مي کنند همکاري کنيم. بجاي اينکه زباله هاي خود را در زمينهاي خالي رها کنيم آنها را داخل کيسه هاي مخصوص خودشان گذاشته و هنگام آمدن ماشين مخصوص حمل زباله تحويل آنها بدهيم. با اين کار خودتان متوجه خواهيد شد ديگر نه خبري از حشرات خواهد بود و نه از حيواناتي که براي شما مزاحمت ايجاد مي کنند و نه از بيماري.
سازمان فرهنگي و اجتماعي شهرداري شيراز
از مطالب مربوط به آموزش شهروندي ازتاريخ 1/3/89 لغايت 1/5/89 سؤالاتي طرح و در همين روزنامه درج مي گردد. ضمناً به سه نفر از نفرات برتر شرکت کننده در مسابقه جوايزي اهدا خواهد
شد.
جراید: نباید کار آفرین را خون به دل کرد
چه کس کارآفرين را خون به دل کرد
چه کس او را پشيمان و کسل کرد
چه کس انگيزه را از او گرفت و
چه کس در کار خود او را دو دل کرد
همي بايد که عشق و شوق خدمت
هميشه در دل او مشتعل کرد
به پيش پاي او قرباني بايد
نه يک بزغاله، بلکه يک اِبِل* کرد
ببايد کرد با ايشان مدارا
نه که با يک چنان شخصي دوئل کرد
تصور مي شود فردي زبل است
حمايت بايدش از آن زبل کرد
نه اينکه جاي اين آدم حمايت
از آن بي خاصيت هاي خپل کرد
اگر اين شخص در استان ما هست
به تهرانش نبايد منتقل کرد
کند خدمت به هر جوياي کاري
نبايد او به حال خويش ول کرد
لزوماً بايد او را کرد تشويق
نه وي را سخت دلسرد و خجل کرد
گرامي بايد او را داشت بسيار
و تکريمش چنان بابانوئل کرد
خصوصاً بايد القاب مناسب
به پيش و پشت نامش متصل کرد
نبايستي به هر منظور و قصدي
خدا را آبش از سرچشمه گل کرد
حقيقت اينکه کارش دارد ارزش
چنان کاري که آقاي نوبل کرد
بلا شک بايد ايشان را براي
مديران وطن حتماً مدل کرد
که تا خوش بگذراند آن گوگوري
فضا بايد برايش چون هتل کرد
نه تنها اي «غمين» کارآفرين که
نبايد هيچ کس را خون به دل کرد
*اِبِل= شتر
مدیر مسول و صاحب امتیاز : محمد عسلی