یادداشت 13 آبان 1392
سیزده آبان 58 و تحولات بعد از آن
محمد عسلی
سیزده آبانماه هر سال در باور هر ایرانی حکایت تسخیر سفارت آمریکا در ایران است که به لانه جاسوسی معروف شده. حکایتی تلخ، از افشاگریهایی که امروز بعد از گذشت 34 سال دنیا بدان باور رسیده است زیرا دوستی با ابرقدرتها حتی اگر در منافع و قدرت، حق سهیم شدن در بهرهمندی با جهانخوارگان باشد برای حفظ قدرت و اقتدار هر دو طرف سعی میکنند، کاری کنند که یا دیگری در رقابت نباشد و یا اگر هست سهم کمتری داشته باشد. هر چند در جهان امروز تمامی کشورها در حد توان و نفوذ سعی بر کسب اخبار و اطلاعات سری و خیلی محرمانه از دیگر کشورها دارند، اما آمریکا با توجه به سوابق سیاسی و اینکه برای حفظ منافع خود حتی به دوستان اروپاییاش هم رحم نکرده و نمیکند از جنس دیگری است که اگر آن را از در برانی از دریچه وارد میشود.تسخیر سفارت آمریکا در ایران توسط دانشجویان پیرو خط امام آن هم یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی که ایران در تب و تاب انقلاب به پرتحرکترین کشور منطقه تبدیل شده بود و هنوز نظام جمهوری اسلامی از ثبات و امنیت کافی برخوردار نبود دلیلی واضح بر قدرت مردمی انقلاب و سازشناپذیری رهبر شجاع و با اعتماد به نفس آن بود.
بیشک وقتی همه به نتیجه رسیدند که دیگر شاه در ایران جایگاه باثبات و محکمی ندارد و حمایت از وی در آن شرایط از عهده آمریکا هم برنمیآمد هیچوقت تصور نمیکردند که یک روحانی بدون لشکر و تشکیلات سازمانی بتواند با پشتیبانی مردم انقلابی در برابر آمریکا و خواستههای نامشروع آن تا آخر بایستد و بر نفوذ و منافع مادی و سیاسی آنان خط بطلان کشد.
آمریکا در تلاشی مضاعف سعی بر آن داشت با بکارگیری تمامی جاسوسان و نفوذ خود در رجال سیاسی و روشنفکران به اصطلاح طرفدار آزادی و دموکراسی غربی که نوعی تسلیمپذیری در برابر خواستهها و حمایتهای آمریکا داشتند از نفوذ انقلابیون استقلالطلب بکاهد و امام و یارانش را به انزوا و گوشه بکشاند و سپس با فروکش کردن تب انقلاب دوباره به نام جمهوریت ظاهراً از نوع دموکراسی آن، اما دولتی وابسته و کاملاً تسلیم شبیه پاکستان یا ترکیه را در ایران سر کار آورد و مورد حمایت قرار دهد. بدین منظور از همان آغاز نیروهای آمادهای که در آب نمک سیاست سالها حفظ کرده بود به نام انقلابیون خارج از کشور حتی با هواپیما و همراه امام به صورت سری در تشکیلات نوپا و نوظهور نظام جمهوری اسلامی وارد کرد. مانند قطبزاده، بنیصدر و امثالهم که تاریخ گواهی میدهد چگونه یکی با کودتا و دیگری با تسلیمپذیری در برابر دشمنان قصد انحراف انقلاب ایران و دینزدایی از آن را داشتند که با هوشیاری امام و سایر دستاندرکاران نظام شناسایی و نقشههای آنها نقش بر آب شد.
این عوامل نفوذی که بسیار آماده، باهوش و دوره دیدهاند در هر کشوری به صورت رسمی و غیررسمی نخست با جاسوسی زمینه را برای به دست گرفتن امور سیاسی و کودتای خزنده فراهم میکنند و سپس با حمایت رسمی و به نام آزادی و رهانیدن مردم از زیر یوغ استبداد داخلی وارد گود میشوند و آزادی را در محدوده آزادیهای مدنی همانند آزادیهای زمان شاه سابق به عنوان یک امتیاز ترویج و تبلیغ میکنند اما قفل بر دهانهای معترض و منتقد میزنند که مبادا کسی بنویسد یا بگوید بالای چشم آمریکا یا آمریکاییان ابرو است.
لذا به سرنوشت کشورهایی همانند پاکستان، افغانستان،عراق، فلسطین اشغالی، تونس، لیبی، سودان، مصر و مراکش و امثالهم نگاه کنیم و بیاندیشیم که چگونه هر کدام از اقتدار نظامی و موقعیت مالی و تجاری و روابط سیاسی افتادند و در دام آمریکا و ایادی اروپاییاش به نام انقلاب «بهار عربی» و یا آزادسازی کشور از تعصبات کور دینی و مذهبی افتادند که دیگر نه راه پس دارند و نه راه پیش و ما به تجربت آموختیم که نگاه به غرب از سر حمایت و روابط دوستانه در کشورهای عقب مانده و در حال پیشرفت برمیگردد به تاریخ مصرف شاهان، امیران، کودتاچیان و حتی منتخبین مردم که صداقتشان در گرو وابستگیشان به غرب یا شرق است.
از این رو انقلاب که حاصل یک تجربه صد ساله از مشروطیت به بعد بود و رهبری سازشناپذیر آن از میان تودههای محروم مردم بلند شده خداترسی و خداجویی را تبلیغ و تبیین میکرد شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی داد و به آن عمل کرد تا آخرین لحظات عمر و شد مرادی برای مدیران که هنوزا هنوز آن صدای ماندگار از درون قبر هم تأثیرگذار و تحولبخش است.
و امروز که ما برای عبور از یک خم تاریخی سخت بالاجبار میخواهیم بر سر میز مذاکره با آمریکا نشینیم اگر او گرگ باشد ما میش نیستیم و رابطه ما با آمریکا نباید رابطه گرگ و میشی باشد که نخواهد شد.
حمایت مردم و رهبر ما از ریاست جمهوری جناب آقای دکتر روحانی که به واقع یک روحانی باهوش، فهمیده و کارآمد است برای حفظ منافع و مصالح نظام، حمایتی مشروع و قانونی است که هم مشروعیت قانونی دارد و هم مشروعیت مردمی و این موضوع مهم را هم دولتمردان 1+5 به خوبی میدانند لذا باورهای دینی و ملی ما در حفظ ارزشهای انقلاب و ذخیرههای آن به این رفت و آمدها و حرف و حدیثها و حتی به فرض ایجاد روابط صدمه نخواهد دید و ماهیت سیاسی دولت آمریکا هم تغییر نخواهد کرد.
به هر حال این نکته بسیار مهم است که مردم ما با درس از تاریخ به این موضوع وقوف دارند که آمریکا از منافعش حتی با دوستان همراه هم نخواهد گذشت.
سالگرد سیزده آبان در واقع یادآور یک دوره تاریخی از ظلم و ستم دولتهای گذشته و حال آمریکا بر مردم مظلوم ایران و سایر کشورهایی است که میخواهند حریت و استقلال خود را حفظ کنند. حتی اگر راه صلح گشوده شود و دستهای دوستی از آستینها به در آیند.
و دیگر آنکه نشان میدهد مقابله با ظلم و نتایج حاصل از آن بهایی دارد و نتایجی که بر بهایش میارزد. چرا که دیدیم و شنیدیم چگونه انقلاب ایران الگویی شد برای رهایی وابستگان به قدرتهای جهانی. هر چند آنها تلاش دارند این تحولات و انقلابات را در چتر حمایتی خود در آورند و خواسته ملتهای تحت ستم را به انحراف برند.
و در پایان برگزاری مراسم سالگرد 13 آبان که مصادف با تبعید حضرت امام راحل به ترکیه و سپس به عراق است و تداخل آن با تسخیر لانه جاسوسی و روز دانشآموز است به واقع سه ضلع مثلث حصینی است که ملت را در کنف هدایت سهگانه دارد که همان دین، دانش و عقلانیت تجربی است. ما به فضل خدا امیدواریم و این امید را پاس میداریم تا تحولی دیگر.
والسلام
+ نوشته شده در 2013/11/4 ساعت 5:16 توسط عصرمردم
|