صفحه 12--18 آذر 92
اعتبار 110 میلیاردی وزارت فرهنگ و ارشاد برای اهدای کتاب به استانها اختصاص یافت.
معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلاميبا هدف توزیع عادلانه کتاب در سراسر کشور و به منظور تجهیز کتابخانههای استانی در سال 1392 با انعقاد تفاهم نامه با ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامياستانها 110 میلیارد و 450 میلیون ریال اعتبار اختصاص داده است.
بنابراین گزارش در حال حاضر معاونت امور فرهنگی در حال توزیع مرحله سوم سهمیه استانها به شرح زیر اعلام شده است:
سهمیه اختصاص یافته استانهای کشور در مرحله اول 33 میلیارد ریال در مرحله دوم 33 میلیارد ریال ودر محل سوم 44 میلیارد و 450 میلیون است. که به ترتیب در مرحله سوم سهمیه آذربایجان شرقی 1 میلیارد و 200 میلیون ریال، آذربایجان غربی 1 میلیارد و 200 میلیون ریال، اردبیل 1 میلیارد ریال، اصفهان 3 میلیارد ریال، البرز 2 میلیارد ریال، ایلام 1 میلیارد و 200 میلیون ریال، بوشهر 1 میلیارد و 200 میلیون ریال، تهران 4 میلیارد ریال، چهارمحال و بختیاری 1 میلیارد ریال، خراسان جنوبی 5 میلیون ریال، خراسان رضوی 3 میلیارد و 500 میلیون ریال، خراسان شمالی 5 میلیون ریال، خوزستان 2 میلیارد ریال، زنجان 5 میلیون ریال، سمنان 5 میلیون ریال، سیستان و بلوچستان
1 میلیارد و 500 میلیون ریال، فارس 1 میلیارد و 500 میلیون ریال، قزوین 1 میلیارد ریال، قم 1 میلیارد و 450 میلیون ریال، کردستان
1 میلیارد و 200 میلیون یال، کرمان 1 میلیارد و 500 میلیون ریال، کرمان جنوبی 1 میلیارد ریال، کرمانشاه 1 میلیارد و 200 میلیون ریال، کهگیلویه و بویراحمد 1 میلیارد ریال، گلستان 1 میلیارد و 200 میلیون ریال، گیلان
1 میلیارد و 200 میلیون ریال، لرستان 1 میلیارد ریال، مازندران 1 میلیارد و 200 میلیون ریال، مرکزی 1 میلیارد ریال، هرمزگان 1 میلیارد و 200 میلیون ریال، همدان 1 میلیارد ریال و یزد
1 میلیارد ریال است.
غلامحسین سالمي مطرح کرد:ناشرانی که خون به دل پدیدآورنده میکنند
ایسنا: غلامحسین سالميشمارگان کتابهای منتشرشده را شرمآور خواند و با تمجید از عملکرد برخی ناشران، از ناشرانی سخن به میان آورد که خون به دل پدیدآورنده میکنند.
این مترجم درباره وضعیت قراردادهای ناشران و مؤلفان در فضای نشر کشور گفت: به طور کلی ناشران قشری هستند زحمتکش که مشغول فرهنگسازی هستند و سعی میکنند آثار خوبی را به جامعه عرضه کنند. با تأکید میگویم خیلیهایشان آدم حسابی و فرهنگی هستند و سودجو نیستند. حالا اگر در این میان تک و توک ناشری هست که به دنبال منافع شخصی است و کارش بیشتر کتابسازی است، نباید به حساب همه ناشران نوشته شود.
او افزود: با این حال زمانی که به طور مثال خودم یک کار 600 صفحهیی را به فارسی ترجمه میکنم، آن را غلطگیری میکنم، سه بار ادیت میکنم و انتشار آن حدود یک سال طول میکشد، انتظار دارم وقتی کتاب منتشر میشود، دست کم 50 درصد پولم را بگیرم و 50 درصد بقیه نیز در دو قسط یکماهه و نهایتا دوماهه به دست من برسد. اما در حال حاضر پدیدآورنده کتابی را به ناشر میدهد و ناشر آن را چاپ میکند، اما از روزی که کتاب منتشر میشود، ناشر چهار چک به فاصله زمانی سه ماه به او میدهد که این موضوع خون به دل پدیدآورنده کرده است.
او با بیان اینکه در بین ناشران کشور آدمهای شریفی همچون ابوالفضل میرباقری هم هستند که حتا زمان بستن قرارداد هم بخشی از پول را به پدیدآورنده اثر میدهند، گفت: همین موضوع باعث میشود که اگر در آینده به هر دلیلی کتاب خوب چاپ نشد، ما باز هم بتوانیم وارد بده بستان شویم. این کار پدیدآورنده را شاد میکند. از جمله دیگر ناشران که به این شکل عمل میکنند، علیرضا رییسدانا، مدیر انتشارات نگاه، و ناصر میرباقری، مدیر انتشارات خانه فرهنگ گویا، هستند که من با آنها کار کردهام، اما دیگرانی هستند که خون به دل پدیدآورنده میکنند.
سالمي به بخش دیگری از آسیبهای فضای چاپ و نشر اشاره کرد و درباره پایین آمدن تیراژ کتابها که در نهایت منجر به پایین بودن حق مادی مؤلف از آثار چاپشده میشود، گفت: در زمان شاه جمعیت کشور 25 میلیون نفر بود، اما کتابها 5000 هزار نسخه تیراژ داشتند. اما الآن جمعیت 78 میلیون نفر است، ولی کتاب در تیراژ 1000 نسخه چاپ میشود. مهمتر اینکه الآن این تیراژ به 500 نسخه رسیده است.
او در تشریح علت این موضوع عنوان کرد: نمیدانم این بحران از کجا آمده است، شاید به خاطر غم نان مردم باشد، زیرا آنان با خود میگویند اگر کتاب سالميرا نخوانیم، نمیمیریم و فکر میکنم مسؤولان باید به این مسأله بها دهند، مثلا کاغذ ارزان در اختیار ناشر قرار دهند، چون در حال حاضر کاغذ، هزینه چاپ و صحافی کتاب پرهزینه و همه عوامل چاپ کتاب سرسامآور شده است.
سالميدر ادامه به حمایت از تعدادی کتاب خاص از جمله کتاب «دا» اشاره کرد و گفت: این کتابها کتابهایی خاص هستند. مثلا چه جریانی پشت این کتاب است که اعلام میشود 150 چاپ خورده است؟ معلوم نیست.
آزمون کانونهای آگهی و تبلیغات استان فارس برگزیدگان خود را شناخت
معاون فرهنگی ارشاد فارس از نتایج برگزیدگان آزمون متقاضیان کانونهای آگهی و تبلیغات استان خبرداد.
احمدرضا نداف، معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلاميفارس، با اعلام برگزیدگان آزمون کانونهای آگهی و تبلیغات شیراز و شهرستانها، افزود: نتایج یادشده ویژه آذرماه 92 بوده و زمان آزمون بعدی تیرماه سال آینده ميباشد.
نداف حد نصاب قبولی آزمون را برای شهرستان شیراز 17 و سایر شهرستانها 16 اعلام داشت وگفت: قبولی در آزمون به منزله مجوز فعالیت نميباشد و با متخلفین برابر قانون برخورد خواهدشد.
معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي فارس، ادامه داد: از
پذیرفته شدگان به ترتیب اولویت نمرات، برای مصاحبه دعوت به عمل ميآید و این افراد ميتوانند با در دست داشتن مدارک لازم از 25 دی ماه 92 به مدت یک هفته جهت تشکیل پرونده به اداره امور فرهنگی اداره کل واقع در چهارراه حافظیه مراجعه کنند.
این مقام مسئول عدم مراجعه در تاریخ فوق را به منزله انصراف دانست و بیان داشت: تصویر شناسنامه از تماميصفحات برابر با اصل دو سری، تصویر کارت پایان خدمت و کارت ملی دوسری برابر با اصل ؛ تصویر مدرک تحصیلی دو سری برابر با اصل و سوابق مرتبط با حوزه تبلیغات یک سری به همراه 6 قطعه عکس 4*3 پشت سفید تمام رنگی و نمونه کار و فعالیتهای انجام شده در قالب لوح فشرده با تکمیل فرم مشخصات انفرادی و تقاضای مجوز و یک عدد پوشه مخصوص فایل زرد رنگ، برای این منظوربایستی تحویل
داده شود.
درخواست فرزند ارشد استاد حسین قوامي از دولت جدید
ایسنا: حسین قوامي(فاخته) فرزند رضاقلی قواميو یکی از اولین خوانندگان دوره جدید موسیقی ایرانی به شمار میرود. استاد حسین قواميهنرمند نامدار موسیقی اصیل ایرانی بیش از نیم قرن به موسیقی ایرانی خدمت کرد و همواره از مقام والایی برخوردار بود. از ویژگیهای وی آن است که شعر را آنچنان واضح میخواند که هر شنوندهای میتوانسته شعر را بفهمد، احساس کند و به آن
علاقهمند شود.
چندی پیش مصاحبه علیرضا قوامي- فرزند ارشد استاد فقید موسیقی کشورمان حسین قوامي(فاخته) - منتشر شد، اکنون ترجمهی انگلیسی متن کامل این گفتوگوی تفصیلی، در سایت انگلیسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در اینجا قابل دسترسی و خوانش است.
در گفتوگویی که توسط کامران مالکی با فرزند ارشد حسین قواميانجام شده میخوانید:
«علیرضا قوامي(فریبرز قوامی) درباره خود اینگونه میگوید: در سال 1321 در تهران به دنیا آمدم. تحصیلات ابتدایی و متوسطه و دبیرستان را در تهران به اتمام رساندم و سپس برای تحصیلات آکادمیک برای چهار سال به ایتالیا رفتم. بعد از پایان تحصیل در ایتالیا به ایران برگشتم و به کار مشغول شدم. در سال 1367 با پسرم به کانادا مهاجرت کردم و تاکنون مشغول کار و زندگی بودهام.
درباره کارهای اساسی استاد و کارهای خصوصی استاد بگویید؟
همانطور که میدانید تعداد زیادی کار رادیویی و بعد همزمان تعداد کميبرنامههای تلویزیونی داشتند. در مورد کارهای خصوصی تعدادی در مجالس خانوادگی و دوستانه اجرا شده که توسط بعضی از دوستان یا بستگان ضبط شده و تعدادی از آنها در اختیار ما گذاشته شده است.
شیرینترین خاطرهای که از پدرتان دارید کدام است و پدر را همیشه در منزل یا خارج از منزل چگونه میدیدید؟
در زمان کودکی با خرید یک دوچرخه مد روز و پس از پایان تحصیلاتم واگذاری اتومبیلش به من! استاد بیشتر اوقات چه در منزل یا خارج از آن با همه متواضع و خوشبرخورد بودند.
آیا استاد، شما و فرزندان دیگرشان را به دانش موسیقی تشویق میکردند؟
بیشتر علاقه داشتند ما ابتدا به تحصیل بپردازیم و بعد در صورت تمایل موسیقی را دنبال کنیم.
نگاه استاد به مساله تدریس موسیقی ایرانی چگونه بود؟
عقیده داشتند کار تدریس موسیقی باید به عهده افراد ماهر گذاشته شود و موسیقی باید با زمان تنوع پیدا کند.
استاد قواميدر باره آواز به چه خوانندگانی اعتقاد داشتند وتا چه حد بر پختگی هنری و درخشش بعضی از خوانندگان موثر بودند؟
به نظر استاد هر خوانندهای سبکی مختص خود و همین طور علاقهمندانی دارد ولی استاد بیشتر در بین خوانندگان قدیميبه زنده یاد استاد بنان، اقبالآذر، تاج اصفهانی، شجریان، زندهیاد قمرالملوک وزیری علاقهمند بودند و با اساتید موسیقی هم دوستی و صمیمت خاص داشتند مانند مرتضی خان محجوبی، مهدی خالدی، علی تجویدی، جلیل شهناز، استاد بهاری و حسین تهرانی در مورد بخش دوم سوال شما معتقدم هر هنرمندی از شروع تا پایان زندگی هنری از اساتید زمان خود الهام و بهرهگیری میکند.
از آخرین روزهای زندگی استاد کميبگویید…
متاسفانه من در آن زمان در ایران نبودم ولی به وسیله تلفن به من میگفتند که اشخاص بسیار زیادی مرتبا با مادرم و استاد در تماس بودند یا سر میزدند تا در صورت نیاز به هرگونه کمکی مادرم را یاری دهند و تا آنجایی که به یاد میآورم، آقای شهرام ناظری بودند و مرحوم گلشن ابراهیمی، آقای سر کشیک و آقای حسین مصاحبی که همیشه و بیش از همه به پدر من
محبت کردند.
آیا خانواده استاد تاکنون آلبومياز آثار ایشان را جمعآوری یا منتشر کردهاند؟
در گذشته هرچند که کپیرایت به مفهوم واقعی وجود نداشت ولی هنرمندان در مقابل یکدیگر بسیار انعطافپذیر بودند و اگر پدر من مایل بود آلبوميرا تکثیر کند فکر میکنم مشکلی نبود ولی پدر من به دلایل مختلف این کار را نکرد. ولی اکنون شرایط تغییر کرد و تکثیر آثار وضعیت کاملا متفاوتی پیدا کرد ولی استاد قبل از فوت اثر جدیدی را در استودیو تهیه کرد که به بازار عرضه شد. بعد از فوت استاد فرزندان بهعلت اقامت در خارج از کشور و درگیر کار بودن قادر به تکثیر آثار وی نبودند و بخصوص برای تکثیر یک اثر که استاد فقط یک سهم از آن داشتند و حقوق سایر هنرمندان در آن اثر باید حفظ میشد یک پروسه وقت گیر و پر دردسر بود که از توان ما خارج بود.
کمياز آخرین آلبوميکه استاد قواميدر آخرین روزهای عمرشان و با حال مریضی که داشتن این آلبوم را ضبط کردند بگویید.
پدرم در آخرین روزها در سن 80 سالگی در سال 1368مهر ماه در یک استودیوی خصوصی این آلبوم را به نام «بهار عاشقان» پر کردند و به وزارت ارشاد رفت و تایید شد، که کاری با همکاری عماد رام است.
در حال حاضر در رابطه با کارهای پدرتان استاد قوامياز مسئولان کشور مثل وزیر ارشاد، ریاست صدا و سیما آقای مهندس عزتالله ضرغاميو رئیسجمهور جدید چه انتظاری دارید؟
جا دارد که قبل از هر چیز انتخاب ریاستجمهور جدید را به تمام ایرانیان و مسئولان کشور عزیز تبریک عرض کنم و آرزو دارم دولت جدید برای همه هنرمندان واقعی واصیل کشور که بخشی از فرهنگ و سرمایههای ملی ما هستند جای ویژهای را در نظر بگیرند و ضمنا از مدیریت صدا وسیما هم بهخاطر پخش صدا یا تصویر پدرم که باعث زنده نگاه داشتن نام پدرم در عرصه هنر میشود، سپاسگزارم.»
مدیر مسول و صاحب امتیاز : محمد عسلی