زندگی راحت تر در شرایط سخت تر

حتماً شما هم كسانی را دیده‌اید كه با كمترین مشكلی در زندگی (هرچند ناچیز) قافیه را می‌بازند و به‌راحتی و به‌سرعت تسلیم می‌شوند و از پا می‌افتند. چه تعداد از نوجوانان و دختران و پسران جوانی را سراغ دارید كه تاب تحمل كمترین فشار و ناملایمتی را در زندگی ندارند و به‌اصطلاح آستانه تحملشان پایین و در حد صفر است. در مقابل، ‌احتمالاً كسانی را هم سراغ دارید كه در مقابل كوهی از مشكلات و در سخت‌ترین شرایط نه تنها خم به ابرو نمی‌آورند و با سرسختی به جنگ مشكلات می‌روند و از پس موقعیت‌های دشوار برمی‌آیند، بلكه از این وضعیت‌ها استقبال هم می‌كنند چرا كه دشواری‌ها را صحنه‌ها و فرصت‌هایی برای رشد و بلوغ خود می‌دانند.
در روان‌شناسی وقتی كه در مورد عوامل مؤثر بر سلامتی در شرایط فشارآور صحبت می‌شود، ‌به این موضوع پرداخته می‌شود. از جمله عوامل مهم در این زمینه، خصوصیتی شخصیتی‌ است به نام سختكوشی یا جان‌سختی. اهمیت موضوع به حدی است كه این موضوع یكی از شاخص‌های سلامت روان‌شناختی معرفی شده است.
بررسی جامع و علمی سختكوشی در روان‌شناسی توسط یک روانشناس انجام شده است. او علاقه‌مند به بررسی این مسأله بود كه چرا عده‌ای با وجود اینكه در معرض فشارهای روانی شدید قرار می‌گیرند، سالم و تندرست می‌مانند و دیگران نه. نتایج تحقیقات او نشان داد كه عامل مهم در این زمینه یک خصوصیت شخصیتی است كه سه جزء‌ دارد.  این محقق خصوصیت مذكور را سختكوشی نامیده و آن را چنین تعریف كرد: «سختكوشی عبارت است از استفاده از توانایی‌های خود برای ارزیابی و سبك و سنگین كردن شرایط و فشارها، و تعبیر و تفسیر این شرایط و دادن پاسخی سالم به آنها.»
پس سختكوشی عنصری درونی است كه بعضی از افراد آن را دارند و این به آنها كمك می‌كند تا در برخورد با فشارهای زندگی و در مقابله با سختی‌ها و شداید با پا پس نكشیدن در مقابل مشكل دچار ترس و ناامیدی نشوند.
 این عامل انگیزشی موجب می‌شود تا در موقعیت‌های فشارآور افراد راحت‌تر بتوانند مشكلات را حل كنند و به آنها در سازگاری با مشكلات كمك شایانی می‌كند.
 براساس نتایج یك بررسی، افرادی كه دارای این ویژگی شخصیتی هستند در مقایسه با كسانی كه فاقد آن می‌باشند (در شرایطی مشابه) دیرتر بیمار می‌شوند. همچنین در تحقیقی دیگر، امدادگرانی كه این صفت شخصیتی را دارا بودند در برخورد با صحنه‌های دلخراش كه در عملیات امداد و نجات با آن درگیرند، كمتر به‌ناراحتی و پریشانی و آسیب‌های روانی متعاقب آن دچار می‌شوند.
در تحقیقی دیگر، گروهی از محققان مشاهده كردند كه سختكوشی موجب می‌شود تا زنان محیط را كمتر خصومت‌بار بدانند و در شرایط سخت راحت‌تر زندگی كنند. در حقیقت زنان سختكوش فشارها و تنش‌های اجتماعی و محیطی را كمتر از حد سخت و دشوار در نظر می‌گرفتند.
همان‌گونه كه گفته شد سختكوشی دارای سه عنصر یا سه جزء است: تعهد ‌، مبارزه‌جویی ‌ و مهار. تعهد عبارت است از تصور و ادراك فرد از داشتن معنا و مقصدی در جنبه‌های مختلف زندگی خود، دیگران و كار. این جزء غایت و هدف زندگی را نشان می‌دهد.
مبارزه‌جویی،‌ شور و شوق و اشتیاق فرد است برای زندگی كه موجب می‌شود تا او تغییرات و شرایط را مهیج و جالب بداند و آنها را نه تهدید بلكه فرصت‌هایی برای رشد فردی و اجتماعی بداند و مهار توانایی و استقلال فرد در تأثیرگذاری بر شرایط و در اختیار گرفتن آنهاست.
 برای موفقیت بیشتر سخت کوشی می تواند یکی از عوامل مهم و تاثیر گذار باشد. در کنار این موضوع می توان به قوانینی  از «برایان تریسی» در مورد کسب موفقیت نیز اشاره نمود.
قانون خلاقیت
ذهن شما می تواند به هر چیزی که برایش قابل درک باشد و آن را باور داشته باشد دست یابد. هر نوع پیشرفتی در زندگی تان با یک ایده آغاز می شود و چون توانایی شما در خلق ایده های جدید نامحدود است آینده شما نیز محدودیتی نخواهد داشت .
قانون انعطاف پذیری
در تعیین اهداف خود قاطعیت داشته باشید، اما در مورد روش دستیابی به آنها انعطاف پذیر باشید. در عصر تحولات سریع، رقابت شدید و کهنه شدن مدام همه چیز، انعطاف پذیری و سازگاری از شرایط اساسی موفقیت است.
قانون پیش­فرض­ها
پیش فرض های نادرست ریشه شکست ها هستند. شهامت محک­زدن پیش فرض های خود را داشته باشید. پذیرش اینکه احتمال دارد پیش فرضتان اشتباه باشد راه را برای یافتن پیش فرض های جدید و دگرگونی­های لازم باز می کند، چیز هایی که در غیر اینصورت بدست نخواهید آورد.
قانون وقت شناسی
وقت شناسی همه چیز است. اگر آمادگی لازم را در خود ایجاد کنید، زمان مناسب برای شما فرا خواهد رسید.
« در دریای پر تلاطم زندگی، همیشه می توان موجی را یافت که اگر با آن حرکت کنید شما را به ساحل خوشبختی برساند. »
منبع: تبیان

شیوه های خلاق گدایی!

می پرسد : ارباب جان، مگر گدایی هم خلاقیت لازم دارد؟! می­گوییم : آری که می خواهد. گدایی هم مثل شغل های شریف! دیگر نیاز به خلاقیت دارد آن هم از نوع خاصش! اگر بخواهی گدایی کنی و خلاقیت ناشته باشی، تا آخر عمرت یک گدای معمولی کم درآمد باقی خواهی ماند. اگر می بینی بعضی گداها از طریق گدایی شانه به شانه بعضی ثروتمندان داخلی و خارجی می­زنند، به علت پیاده کردن شیوه های خلاق گدایی است.
می گوید : ارباب جان، می شود یکی دو تا از این شیوه های خلاق را به طول و عرض ما برسانی؟ می گوییم : اولاً طول تو که یک متر و نیم بیشتر نیست. دوماً عرضت هم به حد استاندارد نرسیده است. با این وجود، خوب گوش بده غضنفر. ما برنامه اخبار نیستیم که چندبار یک خبر را تکرار کنیم. یک بار می گوییم برای همیشه.
یکی از شیوه های خلاق تکدی گری، استفادۀ نامطلوب از احساسات رقیق و غلیظ مردم است. طرف یک پایش که عفونت کرده و حاضر نیست به پزشک مراجعه کند تا مداوا شود را وسط پیاده رو دراز کرده تا بدین وسیله دل مردم به رحم آید و به او کمک کنند. این یکی از بدترین شیوه های تکدی گری است. اگر این فرد بجای گدایی کردن، به فکر مداوای پای عفونت کرده خود باشد و در صورت خوب شدن به یک زندگی شرافتمندانه روی بیاورد، مسلماً می تواند بهتر زندگی کند و احساس خوشبختی نماید.
غضنفر احساسات غلیظش به غلیان می آید و می گوید : درست گفتید ارباب جان، من هم از این صحنه های زشت و رقت انگیز در بعضی خیابانها دیده ام. به راستی که این صحنه ها چهرۀ یک شهر را زشت می کنند. باید این قبیل افراد که به چهرۀ شهر لطمه می زنند جمع آوری شوند.
می گوییم : غضنفرجان، از این بایدها زیاد است اما کو... اصلاً برویم سر موضوع خودمان. داشتیم می گفتیم که گداها هر روز با شیوه های متفاوت دست به تکدی گری می زنند. مثلاً فردی، حالا مرد یا زن فرقی نمی کند، یکی دو تا بچۀ قدونیم قد را در اطراف خود خوابانده و بدین وسیله از مردم کمک می طلبد. این بچه های معصوم هم شاید بوسیله خوراندن داروهای خواب آور به خواب رفته اند و مردم هم به خیال اینکه اینها بیمار هستند یا نیاز واقعی دارند به آنها کمک می کنند. در صورتی که اگر به پدر بچه­ها نگاه کنید، متوجه خواهید شد، ایشان در سلامت تقریباً کامل بسر می برد. معلولیت خاصی ندارد، مشکل بزرگی ندارد و می­تواند کار کند و زندگی خود و خانواده اش را تأمین نماید. اما ایشان راحت ترین راه را برای کسب درآمد انتخاب کرده است. هرگز فکر نکرده است این بچه های بی گناه در آینده چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد. آیا غیر از اینکه یا مثل خودش شغل گدایی را پیش کنند یا اینکه برای امرار ماش دست به اعمال غیرقانونی و خلاف می زنند؟ آیا بچه هایی که با نان گدایی بزرگ می­شوند می توانند افراد سالمی از نظر روحی و روانی باشند؟
غضنفر هم حسابی رفته بود توی فکر. بعد هم گفت : ارباب جان، من موافق شغل های به اصطلاح کاذب نیستم اما دست­کم این آدم می تواند با سرمایه ای اندک شغل آبرومندی دست و پا کند.
گفتیم : غضنفرجان، تازه اینها یکی دو تا از شیوه های خلاق! گدایی است...
سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری شیراز
 از مطالب مربوط به آموزش شهروندی ازتاریخ 1/7/89 تا1/9/89 پرسشهایی طرح  و در همین روزنامه درج می شود. در ضمن به سه نفر از نفرات برتر شرکت کننده در مسابقه جوایزی اهدا خواهد شد.