روزنامه عصر مردم

تأثیر اضطراب قبل از ازدواج بر معیارهای همسرگزینی

دانشمندان آلمانی کشف کردند که مردان نگران و دارای اضطراب در انتخاب همسر خود روش غیر معمولی در پیش می‌گیرند.
دانشمندان در تحقیقات خود متوجه شدند مردانی که زیر فشار روانی و اضطراب هستند بیشتر زنانی را پیدا می‌کنند که چهره ای متفاوت با خودشان دارند و مردانی که آرامش بیشتری دارند بیشتر جذب زنانی می‌شوند که خصوصیات مشترک بیشتری با آنها دارند.
تحقیقات قبلی نشان داده بود که زنان و مردانی که به یکدیگر علاقه مند می‌شوند تمایل دارند در بسیاری از خصوصیات به یکدیگر شبیه شوند و این تمایل به ویژه در خصوصیات چهره نمود بسیار زیادی پیدا می‌کند. پژوهشگران معتقدند اضطراب روی معیارهای انتخاب شریک زندگی تاثیر می‌گذارد. افرادی که اضطراب ندارند به دنبال اولویت‌هایی بر اساس شباهت هستند، اما افراد نگران و دارای هیجان، افرادی را به عنوان شریک زندگی انتخاب می‌کنند که شباهت زیادی با خودشان ندارند.
تحقیقات نشان می‌دهد اضطراب می‌تواند معیار انتخاب همسر را در انسان‌ها دچار تغییر کند و می‌تواند انسان‌ها را به انتخاب فردی غیر مشابه با خودشان از نظر دسته گوناگونی از خصوصیات سوق دهد. دانشمندان تصمیم گرفتند بررسی کنند آیا در زمانی که مردان دچار اضطراب هستند ممکن است در برابر زنان پاسخ متفاوتی بدهند یا خیر.بر این اساس محققان تحقیقاتی را روی 50 دانشجوی سالم انجام داده و آنها را به دو گروه تقسیم کردند.
 از این دانشجویان خواسته شد برحسب تصادف دست خود را در آب یخ یا آب گرم قرار دهند.سپس میزان اضطراب
آنها را با انجام آزمایشهایی روی بزاق دهان، ضربان قلب و آزمایش فشار خون بررسی کردند. به تمام این دانشجویان الکترودهایی متصل شد که حرکات بسیار جزیی اطراف چشم را تشخیص می‌داد. در زمانی که انسان‌ها نسبت به چیزی توجه نشان می‌دهند ماهیچه‌های اطراف چشم واکنش‌هایی نشان داده که می‌توان از طریق این الکترودها این حرکات بسیار جزیی را مشخص کرد.سپس به این دانشجویان تصاویر 40 زن با ظاهر گوناگون نشان داده شد. در این تحقیقات مشخص شد مردانی که اضطراب نداشتند زنانی را انتخاب می‌کردند که شباهت زیادی با خودشان دارند ، اما در عوض مردانی که اضطراب دارند زنانی را انتخاب می‌کنند که شباهت‌های بسیار کمتری با خودشان دارند. تحقیقات قبلی نشان داده است انسان‌ها در پیدا کردن همسر به دنبال چهره‌های مشابه با خودشان هستند و آن‌ها را قابل اعتمادتر می‌دانند. دقیقا به همین دلیل است که بعضی از مردان که با زنانی مشابه با خودشان ازدواج می‌کنند روابط بهتر و طولانی‌تری دارند.
اما در عوض مردان دارای اضطراب معمولاً زمان کوتاهتری را در زندگی مشترک باقی می مانند. درست است که ازدواج افراد را با تحول روبرو می کند و زندگی را در مرحله جدیدی به  پیش می برد، اما باید احتیاط کنیم و اجازه ندهیم تا این  تغییر و تحول  تنش و اضطراب خاص و شدیدی را بر ما وارد کند. اشخاصی که از نحوه انتخاب همسر و کیفیت معیارها و ملاک های صحیح آگاهی دارند و می دانند چه کسی را به عنوان همسر برگزینند، با تسلط بیشتری مسیر انتخاب را طی می کنند و با آرامش بالاتری می­توانند گزینش داشته باشند. بنابراین استفاده از خدمات مشاوره و روان شناسی می تواند برای جوانان راهگشا بوده و ضمن رهنمودهای سازنده به عنوان یک یاریگر آنها را آرامش بخشد.
بازوی دیگری که می تواند به عنوان مساعدت در امر ازدواج آرامش بخش باشد، وجود خانواده ای حمایتگر است. خانواده با شناخت معیارهای جوان خود می تواند در زمینه شناسایی گزینه مناسب و تشخیص خوب از بد او را یاری کند. همچنین دارا بودن یک اهرم کمک می­تواند حس خوبی را بابت داشتن یک پشتوانه و حامی ایجاد کند.
مهمترین عوامل توافق در ازدواج عبارتند از :
1 -  تشابه اعتقادات مذهبی
2 - تشابه علایق و طرز تفكر
3 - رشد عاطفی و فكری
4 - تشابه تحصیلی و طبقاتی
5 - تشابه علاقه به زندگی و سرعت عمل در كارها و خوش بینی
6 - رابطه با خانواده همسر
در نظر داشته باشید شخصی كه رشد عاطفی كرده است، در مورد همسر، فرزند، دوستان و مشكلات زندگی نظریه واقع بینانه ای دارد. او دارای فلسفه زندگی معینی است كه بر اساس آن می­تواند از بحرانهای دایمی زندگی جلوگیری كند.
 او به پیشرفت­های فعلی خود متكی است و زیاد به گذشته خود، هر چند هم با شكوه بوده باشد، اتكا ندارد. در ضمن به مطالبی از قبیل عشق، ازدواج و تربیت كودك با روشنفكری می نگرد.
منبع: تبیان

می خواهم بپیچم

دروغ پردازان رسانه های بیگانه گفته اند که قبل از انفجار بزرگ یا همان به اصطلاح«بیگ بنگ» موجوداتی روی یکی از سیاره­ها ی کهکشان راه شیری می زیسته اند که وسیله نقلیه ای اختراع کرده بودند که نام این وسیله  نقلیه خودرو بود. یکی از کارهای جالب این وسیله نقلیه این بود که وقتی راننده می خواست به سمت راست یا چپ بپیچد، دسته ای را از داخل خودرو به بالا یا پایین می برد و در بیرون از خودرو قسمت عقب و جلوی آن چراغهایی روشن و خاموش می شدند که یعنی من می خواهم به راست یا به چپ بپیچم.
دسته داخل خودرو را دسته راهنما و چراغهای بیرون و روی بدنه خودرو را چراغ راهنما می گفتند، در نتیجه روشن شدن این چراغها، رانندگان یا خودروهایی که از روبرو یا پشت سر می آمدند، متوجه می شدند که راننده یا خودرو مذکور قصد پیچیدن به چپ یا راست را دارد و در نتیجه خودروهای دیگر با در نظر گرفتن این وضعیت به خودرویی که قصد پیچیدن داشت، اجازه می دادند بپیچد، خودرو مذکور هم بدون دغدغه و هراس می پیچید و می­رفت پی کار خودش ....!
باز هم دروغ پردازان رسانه های بیگانه ادعا می کنند که پس از انجام انفجار بزرگ و شکل گرفتن سیّاره ای بنام کره زمین و پا به زمین گذاشتن انسان، خودرو مجدداً توسط انسان اختراع شد، اما با تغییراتی. این تغییرات بدین صورت می باشد که با وجود وسیله ای بنام چراغ راهنما در خودرو برای پیچیدن به راست یا چپ، انگار این وسیله بی­خودی در خودرو کار گذاشته شده است. راننده یا خودرو یی که قصد پیچیدن به راست یا چپ را دارد، با وجود روشن کردن چراغ راهنما، نمی تواند بپیچد! چرا چون بعضی از خودروهایی که قصد مستقیم رفتن را دارند، به این خودرو پیچنده ! اجازه پیچیدن نخواهند داد. این عده از رانندگان محترم اعتقاد دارند این خودرو هم مثل خودشان باید مستقیم برود. اصلاً پیچیدن یعنی چه؟! راننده بیچاره هم برای اینکه به آنها بفهماند قصد پیچیدن به سمت چپ را دارد، باید دست مبارکش را از پنجره خودرو بیرون بیاورد و هی تکان بدهد که جان هر چی با معرفته اجازه بدهید بپیچم !
چنانچه بخواهد به سمت راست بپیچد باید به عیالش که احیاناً روی صندلی بغل نشسته، بگوید این کار خطیر را انجام دهد چنانچه کسی بغل دست این بیچاره نیست آنقدر باید بایستد و منتظر
شود تا شاید بعضی ازرانندگان باوفا به او راه بدهند ایشان بپیچد !
حالا برمی گردیم به موضوع بحث خودمان. پیچیدن ! به نظر شما اگر خودرویی قصد پیچیدن داشته باشد و از چند متر جلوتر راهنما زده باشد، چکار باید بکند؟ آیا باید وسط خیابان همین طور بایستد تا یکی پیدا شده حاضر شود به او اجازه پیچیدن بدهد؟ آیا باید بدون در نظر گرفتن حق تقدم دیگران یک مرتبه فرمان خودرو را به راست یا چپ بپیچاند؟ آیا انجام هر کدام از این کارها باعث ترافیک بیشتر نمی شود؟ آیا باعث وقوع تصادف نمی شود؟ مسلماً شما هم با ما هم عقیده هستید که انجام هر کدام باعث ایجاد اختلال روانی رفت و آمد خودروها خواهد شد. پس بهترین راه کدام است؟
به نظر شما شهروندان عزیز بهترین راه این نیست به خودرویی که قصد پیچیدن دارد اجازه بدهیم با احساس آرامش و امنیت کامل بپیچد، از پشت سر برایش بوق نزنیم، از روبرو برایش نور بالا نزنیم و اعتراض به او نکنیم که چرا می خواهی بپیچی. همانگونه که مستقیم رفتن حق شماست، پیچیدن هم حق ایشان است.