از این به بعد، جای من و تو عوض می­شه

وقتی پای صحبت پدر و مادرهایی که از فرزندانشان دلگیر هستند، می‌نشینیم از پستوی دلشان، گله‌هایی را با زحمت بیرون می‌کشند و مختصر و مفید به آنها اشاره می‌کنند، در عوض با طول و تفسیر از دوران کودکی خود می‌گویند؛ اینکه چه احترامی برای پدر و مادرشان قائل بودند و با وجود اینکه خیلی زود و در همان سنین نوجوانی، سر خانه و زندگی خودشان رفتند، اما همچنان احترام به آنها را حفظ می‌کردند.
معمولا بعد از پایان این خاطرات از اعماق دلشان آهی می‌کشند و نم اشکی که در گوشه چشمانشان جاری می‌شود را با دستشان می‌گیرند. نسل امروز باید اعتراف کند که میراث‌دار جایگاه والدین از گذشته نبوده و نیست.
گذشت آن زمانی که پدر به‌عنوان بزرگتر خانواده جایگاه مشخص و ویژه‌ای داشت و حرف اول و آخر را می‌زد. امروزه بزرگترهای دیگری در خانواده‌ها سر برآورده‌اند که در عین کوچکی، می‌خواهند حرف اول و آخر را آنها بزنند.
محسن فرمهینی فراهانی، روانشناس و استاد دانشگاه، یکی از علل فرزند‌سالاری را در افزایش سطح دانش و آگاهی فرزندان نسبت به پدر و مادرها می‌داند. یکی از راههایی که والدین از طریق آن می‌توانند مهار زندگی را در دست گرفته و به فرزندان واگذار نکنند این است که سطح دانش و آگاهی خود را بالاتر از فرزندان خود نگه دارند، این در حالی است که باید به فرزندان این نکته تفهیم شود که اگر آنان دانش خود را از والدینشان بیشتر می‌دانند در مقابل، والدین به‌دلیل داشتن سن بیشتر و مواجهه با فراز و نشیب زندگی و پیروزی و شکست‌های آن بار سنگینی از تجارب آموختنی را همراه خود دارند که استفاده و به کارگیری این تجربه‌ها می‌تواند برای آنها کارگشا باشد؛ گذشته از اینکه هر موفقیتی که بچه‌ها کسب می‌کنند در نتیجه فداکاری، تلاش و سرمایه‌گذاری والدین است که درصورت عدم‌مراقبت و حمایت آنها دستیابی به هر یک از این موفقیت‌ها دشوار و ناممکن بود.
وی برای پیشگیری از بروز فرزندسالاری در خانواده‌ها می‌گوید: بالا رفتن سطح معلومات و دانش والدین در حدی که بتوانند با فرزندان خود با منطق و استدلال سخن بگویند و دست­کم یافته‌های خود را با زبانی قابل‌قبول با آنها در میان بگذارند کمک بسیاری به تحکیم موقعیت آنها نزد فرزندانشان خواهد کرد.
فراهانی می‌گوید: از ریشه‌های فرزند‌سالاری توجه بیش از حد پدر و مادر به برآوردن خواسته‌های فرزندان است، بنابراین داشتن تعادل در این باره بسیار اهمیت دارد. علم روانشناسی ارزش دادن به شخصیت فرزندان را بسیار مورد تأکید قرار داده است ولی در عین حال آثار نامطلوب زیاده‌روی در این خصوص را روشن کرده است که نتیجه نهایی توجه افراطی، پیدایش فرزندسالاری در خانواده است.
فراهانی از جمله دلایل توجه بیش از حد بعضی والدین را ریشه در ناکامی‌های دوران کودکی و نوجوانی آنها عنوان می‌کند و درباره آثار منفی این توجه می‌گوید: وقتی فرزندان می‌بینند که تمام خواسته‌های آنها به راحتی برآورده می‌شود وقتی به سن بالاتر می‌رسند طبیعی است که انتظار دارند دستورات آنان همچنان اجرا شود. به بیانی دیگر ناآگاهی والدین از روش‌های تربیتی، فرزندسالاری را بر خانواده حاکم می‌کند.
محسن فرمهینی فراهانی می‌گوید: نزاع‌ها و مشاجره‌های خانوادگی و بی‌توجهی زن و شوهر نسبت به مسائل اخلاقی و بی‌احترامی آنان به یکدیگر، به ‌ویژه در حضور فرزندان، حرمت و شخصیت آنها را درنظر فرزندانشان خوار و بی‌مقدار خواهد کرد و به جایگاه و اعتبار هر یک از آن دو آسیب جدی وارد می‌کند.
وقتی چنین اتفاقی بیفتد نخستین ثمره تلخی که به بار می‌نشیند، بی‌توجهی فرزندان نسبت به‌ نظرات و مدیریت والدین و شانه خالی‌کردن از اجرای دستورات آنها‌ست. وی در توضیح این بحث ادامه داد: برخی از والدین فکر می‌کنند برای حفظ موقعیت خود نزد فرزندان باید طرف دیگر را از چشم آنها بیندازند و او را تحقیر کنند غافل از اینکه در چنین فضایی هیچ‌یک سودی نخواهند برد، چون طرف مقابل نیز به نوبه‌خود سعی خواهد کرد واکنش نشان داده و به مقابله به مثل بپردازد.
گذشته از اینکه چون فرزندان، هم به پدر و هم به مادر خود علاقه دارند، وقتی ببینند که از سوی هر یک از آن دو نسبت به دیگری اهانتی وارد می‌شود، بر خلاف تصور فرد توهین‌ کننده، کینه او را ناخودآگاه به دل می‌گیرند و پیداست در این صورت متضرر واقعی مجموعه خانواده خواهد بود و فرزندان پس از این، اعتنایی به‌نظرات والدین خود نخواهند داشت، زیرا وقتی مدیریت کسی نزد دیگری پذیرفته می‌شود که درنظر او دارای اعتبار و شخصیت قابل احترامی باشد.
فراهانی درخصوص راه حل این موضوع می گوید: پدر و مادرهایی که فرزندان را در جریان کشمکش‌های خود قرار می‌دهند به جای تجدید‌ نظر در رفتار با طرف مقابل، برای به دست­آوردن هر چه بیشتر حمایت فرزند، خدمات بیشتری ارائه می‌دهند تا برای خود پایگاهی مطمئن بسازند، درحالی‌که اگر والدین دعوا را کنار بگذارند و اختلافات خود را در خلوت با هم رفع کنند، بچه‌ها هم اجازه بی‌حرمت‌ کردن یکی از والدین را به‌ خود نخواهند داد.
منبع: تبیان

اهمیت بازیافت

به این بچه سالخورده فرمودیم که از هر دری که وارد شوی ، به راهرو اقتصاد بر می خوری. اگر بشود که هموطنان ما در شهرهای مختلف سالانه متحمل هزینه ای حدود 8 میلیارد تومان برای جمع­آوری و دفع زباله می شوند، دود که جای خود دارد، بخار از کله بی­بخارش می زند بیرون! البته این مقدار هزینه با مدیریت صحیح و بکارگیری فناوری مناسب کاهش پذیر است.
نمی داند که اگر مردم در زمینه جمع آوری زباله با شهرداری­ها همکاری کنند، مقدار زیادی از این هزینه کم می شود. ناگفته نماند که استفاده نکردن از ماشین های جدید جمع آوری زباله هم از عاملهایی است که در کاهش هزینه جمع آوری و دفع زباله تأثیر دارد.بازیافت مواد از زباله و استفاده مجدد از آنها در پایین آوردن این هزینه مؤثر است.امروزه بازیافت مواد از زباله طوری مورد استقبال جهانیان قرار گرفته است که جزو جدایی ناپذیری از امور مربوط به مدیریت مواد زائد جامعه به شمار می رود.
بنابراین بهتر است موادی مانند کاغذ و کارتن، شیشه ، پلاستیک و سایر مواد ارزشمند ، پیش از عملیات دفن، کمپوست و حتی سوزاندن، بازیافت شوند و دوباره مورد استفاده قرار گیرند. نمی دانیم این کل صفر بلا ندیده از کجا شنیده در بیشتر شهرهای ما ، بازیافت مواد زباله به وسیله افراد غیر مسوول که به سارقان زباله ملقب شده­اند ، انجام می گیرد. بدین ترتیب ، در بسیاری از موارد، کاغذ، کارتن، پلاستیک، شیشه و نظایر آن به وضوح از داخل زباله های آلوده به مواد سمی و خطرناک ، فضولات بیمارستانی ، مدفوع و لاشه های حیوانی جداسازی شده و در کارگاه های غیرمجاز مورد استفاده قرار می گیرند که به شکل ظروف پلاستیکی یا جعبه های بسته بندی مواد غذایی ، به بازار عرضه می شوند.کل صفر از بس می­پرسد خودش هم شده عینهو علامت سؤال . می پرسد آقای رئیس پس باید چه کار کرد؟ اینها را که فرمودید، درد بود، درمان را بگویید. گفتیم: اولندش که ما نه دکتریم نه سکتور، ثانیاً به نظر شامخ ما ، برای بهره­گیری صحیح از مواد قابل بازیافت ، ضرورت استفاده از فناوری مناسب و پیشرفته در کشور به خوبی احساس می شود.
موضوع جمع آوری زباله و روش های مختلف دفع آن به دفن بهداشتی، تهیه کمپوست و سوزاندن منحصر نمی شود و نیاز به ماشینها و فناوری سازگار دارد.
ایجاد صنایع کمپوست ، دفن بهداشتی زباله ، امحای زباله های بیمارستانی و از همه مهمتر بازیافت مواد از زباله ، از مواردی است که اهمیت بسیار دارد. باز می پرسد آقای رئیس ! شما حرف های کلی می زنید و دقیقاً اشاره نمی فرمائید چه سازمان هایی باید در این راه گام بردارند و تلاش کنند؟
چه بگوییم به کل صفر ساده دل؟ به قول شاعر از یاد رفته و بر باد رفته : من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم/ تو خواه پندگیر خواه ملال . اما آنچه مهم است، همکاری مردم و آگاهی آنها از اهمیت بازیافت کمتر نیست.