درسهای کربلا
محمد عسلی
بین دانش و دانایی تا باور و اعتقاد گاه فرسنگها فاصله است و گاهی هم در اوج بر یکدیگر مماس میشوند. امام علی (ع) میفرماید: العلم علمان، علمٌ مسموع و علمٌ مطبوع و در جای دیگر فرموده
العلم والعمل توأمان اذا افترقا احترقا. آنچه امام حسین (ع)
و 72 تن از یارانش را پایبند عقیده کرد ایمانی عمیق به مکتب بود که در جهت ایفای مسئولیتی خطیر به کار گرفته شد. بر این مبنا سکوت در برابر مظلومیت مظلوم و ظلم ظالم را جایز ندانستند چرا که یزید پسر معاویه به ناحق و بدون شایستگی تکیه بر مسند پیامبر و خلافت زده بود.
ایستادگی در برابر یزید حرکتی آگاهانه و مبتنی بر باوری ریشهدار بود. گاهی باورها با یکدیگر تفاوتهایی هم دارند زیرا یکی پرچمدار و اسوه حسنه شده و سنت او برای نسلها و عصرهای آتی به یادگار میماند و دیگری پیرو و مقلد میشود.
امام حسین (ع) پرچمدار حرکتی عظیم بر علیه جور و جهل و خرافه بود و در این راه به شهادت رسید.
جور و ستمی که یزید و یزیدیان برای تحقق امیال و آرزوهای دنیاطلبانه خود بر مردم تحمیل میکردند و جهل، ناآگاهی از عاقبت و عقوبت کاری بود که میکردند و خرافه وسیلهای بود که راه آنها را هموار میکرد.
تاریخ گویای این واقعیت تلخ در واقعه کربلاست زیرا همه کسانی که به نام اسلام و به بهانه خروج از دین بر روی امامان معصوم شمشیر کشیدند، از مغز و محتوای اسلام بیخبر بودند، این بیخبری تا بدانجا بود که در جنگ امام علی (ع) با معاویه با ترفند عمروعاص قرآنها را بر سر نیزه کردند تا چنین وانمود شود که امام علی (ع) با قرآن در جنگ است.
در عصر حاضر هم آمریکا با بکارگیری مزدوران دینستیز و ظاهرفریب، اسلام را به گونهی دیگری معرفی میکند تا به نفع خود افکار عمومی مسلمانان را از مسیر اصلی منحرف کند و با ایجاد تفرقه به مقاصد و مطامع خود برسد.
صهیونیستها هم گاه و بیگاه با قرائت دیگری از آیات و تعالیم قرآن، فلسطینیان را موعظه میکنند تا از در تسلیم و رضا وارد شوند.
کربلا و نهضت امام حسین (ع) آیینهای شفاف و بدون ابهام پیش روی ما قرار داده تا در آن تجلی انوار حق و حقجویی و حقشناسی را مشاهده کنیم.
آیینهای که یزیدیان نتوانستند با انبوهی از لشکریان و کشتارهای بیرحمانه آن را بشکنند و یا خدشهای بر آن وارد نمایند، هر چند با خشم و ستیز و با سم اسبان به تاخت رفتند اما نتوانستند چهره منور او را لگدمال کنند.
وقتی امام حسین (ع) و 72 تن از یاران باوفا و باورمندشان در شرایط بسیار سخت و طاقتفرسا زیر فشار تحریم و تهدید مردانه مقابل لشکری خونخوار تا مرز شهادت ایستادند در واقع صحنههای جنگ امام علی (ع) را با کفار تکرار میکردند، زیرا همان خونی که در قلب امام علی (ع) جریان داشت در قلب امام حسین (ع) هم به جوشش درآمده بود و اینکه در زیارت عاشورا میخوانیم یا ثارالله و ابنالثاره «ای خون خدا و پسر خون خدا» اشاره به ویژگی این دو امام بزرگوار است.
زیرا وقتی خداوند در قرآن کریم و در اشاره به خلقت آدم فرمود: و نفخت فیه من روحی، خون و روان انسان خاصیت الهی پیدا کرد و به هر میزان انسانها به خدا نزدیک و نزدیکتر شدند خونشان پاک و پاکتر و روانشان نیز الهیتر شد و به هر میزان از خداجویی و خداشناسی دور شدند به شیطان و بدی و پلشتیها نزدیکتر شدند.
امام حسین (ع) در روز تاسوعا به خوبی میدانست که در جنگی نابرابر خود و همه یاوران و عزیزانش به شهادت خواهند رسید. دو راه پیش رو داشت یا دست بیعت به نانجیبترین و کثیفترین آدمها بدهد و یا آنکه در مقابل حیلهها و ظلم و تعدی او بایستد. بیشک راه دوم را اختیار کرد زیرا شهادت او و اصحابش باقیات و صالحاتی شد که تا انسان بر روی این کره خاکی است واقعه کربلا فراموش شدنی نیست و سال به سال بر اهمیت و آثار سیاسی، فرهنگی و دینی آن افزوده میشود و بیداری میآفریند تا جایی که مهاتما گاندی رهبر فقید هندوستان که مسلمان هم نبود با افتخار اعلام کرد که در آزادسازی هندوستان از واقعه کربلا و امام حسین (ع) الگو گرفته است.
علاوه بر آن کربلا و نهایتاً حماسه عاشورا درسهای سرنوشتساز و تاریخساز بیشماری داشته و دارد که انقلاب شکوهمند اسلامی ایران هم برای پیروزی از آن الهام گرفت. فرهنگ دینی و مذهبی ما هم به طریق اولی در تعاملات اجتماعی و رفتارها و عملکردها و در بسیاری از موارد آن سرمشق و الگو گرفته است به گونهای که تا به امروز نام امام حسین (ع) برای شیعیان و بسیاری دیگر از مسلمانان برای ادای دین، امانتداری، راستی و درستی، صداقت در کلام و عمل و تعریف جامعی از شجاعت و آزادگی، دینداری و ظلمستیزی الهامبخش و تعهدآور است. آری نامی که زینتبخش حسنات فرزندان ماست و چون گوهری درخشان بر تارک پیشانی مردان خدا میدرخشد و نشانی از باورمندی و دوستی با اهلبیت را تداعی میکند.
این فرهنگ غالب که در خانه و کاشانه، خیابان و کوچه، مسجد و حسینیه، در و دیوار و در لابلای کتابهای گوناگون جا خوش کرده است مِهری است در دلها و مُهری است به نشانه پیروی از آن حضرت بر نام و نشان ما.
امید که خداوند این مِهر و دوستی را از ما بپذیرد و در جهت هدایت به سمت و سوی آرمانهای انقلاب حسینی یاریمان فرماید. آمین